بر اساس افسانههای روسی، حدود ۸۰۰ سال پیش، «یکی از شاهزادگان روس، در حاشیه دریاچهای به نام «سوِتلایار» (Svetloyar) در منطقهای نزدیک شهر مهم و تاریخی «نیژنی نوگورود» (Nizhniy Novgorod)، شهری به نام «کیتِژ» (Kitezh) بنا نهاد.
چیزی نگذشت که «باتو خان» نوه «چنگیز خان مغول» به روسیه و این منطقه حمله کرد و از طریق افراد محلی از محل این شهر باخبر شد و درصدد حمله به آن برآمد. بر خلاف انتظار «باتو خان» شهر دروازه و قلعه نداشت و مردم شهر فقط به عبادت مشغول بودند و هیچ مقاومتی از خود نشان نمیدادند. با این وجود سربازان مغول حمله را آغاز کردند، اما چیزی نگذشت که فوارههای آب از زیر زمین شروع به جهیدن کردند، گویی که زمین سوراخ سوراخ شده باشد.
به این ترتیب بود که نیروهای مغول عقب نشینی کردند و شهر به آرامی به زیر دریاچه «سوِتلایار» فرو رفت و نجات یافت.
نکته جالب این که گفته میشود هنوز گه کداری صدای ناقوس کلیساهای آن شهر از زیر آب شنیده میشود و انسانهای پاکدل و مومن میتوانند از زیر آب دریاچه، قسمتهایی از شهر را ببینند.
به باور مردم، آب دریاچه شفابخش است و درختان اطراف آن مقدس شمرده میشوند و مردم از آسیب رساندن به درختان و حیوانات و هر آن چه در اطراف دریاچه است پرهیز شدهاند.
از این روست که با وجودی که روستای نسبتا فقیر و دورافتاده «ولادیمیرسکویه» که محل واقعی «کیتِژ» است، تابستانها پذیرای مسافرانی است که در زیر دریاچه «سوِتلایار» به دنبال شهر نامرئی «کیتِژ» میگردند، به ویژه در جریان جشن تابستانی «ایوان کوپالا» (Ivan Kupala).
جشن «ایوان کوپالا» شباهتهایی به چهارشنبه سوری ما ایرانیها دارد و همیشه در کنار دریاچهها برگزار میشود.
افسانه «کیتِژ» دستمایه آثار هنری زیادی بوده. به خصوص در اواخر قرن ۱۹ میلادی که جنبش «اِسلاو دوستان» بین عدای از نخبگان روسیه طرفدار پیدا کرده بود. این هنرمندان و نویسندگان، خسته از تضعیف هویت روسی و غلبه فرهنگ اروپایی بر کشور بعد از اصلاحات «پتر کبیر»، به دنبال بازسازی هویت روسی بودند.
هنرمندان در این هدف تنها نبوند. بعضی از ثروتمندان هم به پشتیبانی از آنان برخاستند.
از جمله «ساوا مامونتوف» (Savva Mamontov) که در راه آهن سازی برای خودش قدرتی محسوب می شد، شهرکی در نزدیکی مسکو بنا کرد تا هنرمندان در آن به تولید آثار اصیل روسی بپردازند. «ماتریوشکا» به عنوان مثال، از دل همین شهرک بیرون آمد.
یا مثلا «پاوِل تریتیاکوف» (Pavel Tretyakov) ، ملاک و تاجر منسوجات که به حمایت از هنرمندان و خرید و جمع آوری آثار هنری روی آورد و موزه گالری «تریتیاکوف» مسکو، که از مهمترین گالری های هنری روسیه است را بنا نهاد.
در همین حال و هوای بازگشت به اصالت روسی بود که «نیکُلای ریمسکی-کورساکف» (Nikolai Rimsky-Korsakov) موسیقیدان برجسته روس، اپرای «شهر نامرئی کیتژ» را ساخت.
مطالب مرتبط:
افسانه سادکو
افسانه تزار سالتان
افسانه «بادبان های سرخ»
افسانه «شوراله»
بانوی غار «اُردا»
جشن ایوان کوپالا
خانواده «لیکوف» و ۴۰ سال انزوا
بازتاب: رقص اسیران پارسی | آی لاو راشا
استفاده کردم از مطالبتان لطفا در مورد منطقه تاریخی و اسرارآمیز”ارگ جم” مقاله ای بنویسید که شنیدم در روسیه به آن “آرکیوم”می گویند. متشکرم.