بایگانی دسته: دیدنی ها

عکس: مسکو در شب

صومعه ناواسپاسکی

صومعه «ناواسپاسکی» (Novospassky) با بیش از ۵۰۰ سال قدمت یکی از قدیمی صومعه های مسکو است.
درباره رهبانیت در روسیه: www.iloverussia.ir/raheb

در این عکس می بینید:
ساختمان دایره شکل شیشه ای: خانه موسیقی
ساختمان بلند: هتل سوییس
پست زمینه سمت راست: ساختمان های خیابان آربات جدید
پست زمینه سمت چپ: مسکو سیتی

مطالب مرتبط:
صومعه «نووودویچی»
صومعه «سالاوکی»

مسکو سیتی

مسکو سیتی

«مسکو سیتی» منطقه ای است در حاشیه رودخانه مسکو، با چندین آسمان خراش.
بلندترین برج مسکونی اروپا و روسیه، «برج مرکوری» (Mercury) با ارتفاع حدود ۳۴۰ متر در این منطقه قرار دارد.

عکس و مشخصات آسمان خراش های مسکو:
www.iloverussia.ir/asemankharash_borj_moscow

عکس روز: نمایی از کلیسای جامع «سنت اسحاق»

کلیسای جامع سنت اسحاق سنت پترزبورگ

کلیسای جامع «سنت اسحاق»، با ۲۰۰ سال قدمت، بزرگ ترین کلیسای سنت پترزبورگ و چهارمین کلیسای بزرگ جهان است.
عکس و توضیحات بیشتر درباره این کلیسا: www.iloverussia.ir/kelisa_saint_isaac

مطالب مرتبط:
سنت پترزبورگ، قلب توریسم روسیه

بانوی غار «اُردا»

غار «اُردا» (Orda یا Ordinskaya) بزرگ ترین غار گچی زیر آب جهان است. حدود ۵ کیلومتر طول دارد که ۳۰۰ متر آن خشک و بقیه زیر آب است.
این غار در نزدیکی شهر «پـِرم» (Perm) واقع شده، چیزی حدود ۶۰۰ کیلومتری شمال شرق کازان (قازان). شهر «پـِرم» در غرب کوه های اورال قرار دارد و به همین دلیل جزو بخش اروپایی روسیه محسوب می شود.
طبق یک افسانه محلی، در غار «بانوی غار اُردا» زندگی می کند که نگهبان و محافظ مهمانان این غار است.
در سال ۲۰۱۳ تیمی با حضور «ناتالیا آوسی‌یِنکو» (Natalia Avseenko) قهرمان سابق شیرجه آزاد روسیه، این افسانه را به تصویر کشیدند.
زمان تهیه این عکس ها، دمای محیط منفی ۲۵ درجه و دمای آب ۵ درجه سانتی گراد بوده و خانم ناتالیا بارها به مدت ۳ دقیقه نفسش را حبس می کرده تا داخل گالری های غار شود و بتوانند عکس بگیرند.
غیر از این، عکس های شنای برهنه این خانم با نهنگ های سفید، بی نظیر و بسیار معروف است.

همه عکس ها از: Victor Lyagushkin
نسخه فیس‌بوک: goo.gl/kDJ0Ho

نمای ۳۶۰ درجه از داخل غار «اُردا»
www.airpano.com/files/Underwater-Orda-Cave/2-2

داستان عشق پنهان نیکلای و مروارید

عشق پنهان نیکلای و مروارید

تا حدود ۱۶۰ سال پیش، رعیت‌داری در روسیه رواج داشت و بیشتر از ۸۰ درصد جامعه را رعیت‌ها تشکیل می‌دادند. در مقابل، نجیب‌زادگانی بودند که هر‌طور می‌خواستند با رعایای خود رفتار می‌کردند. رعیت‌ها از بسیاری از حق و حقوق محروم بودند و از جمله آن‌ها، حق ازدواج با نجیب‌زادگان را نداشتند.
زمانی که رعیت‌داری در روسیه لغو شد (۱۸۶۱)، روسیه به اندازه ایران امروز، یعنی حدود ۷۵ میلیون نفر جمعیت داشت.

حدود ۲۵۰ سال پیش (یعنی در زمان «کریم خان زند») در این جامعه به شدت طبقاتی، «کاترین کبیر» به قدرت رسید. زنی اصالتا آلمانی (اهل پروس) که ۳۰ و اندی سال حکمرانی‌اش به «دوران طلایی» تاریخ روسیه معروف است. در دوران او روسیه قدرتمندتر شد و فرهنگ و هنر رو به رشد گذاشت. با این وجود بسیار خوشگذران و ولخرج بود و در دوران او رعیت‌ها فقیرتر و اربابان پول‌دارتر شدند.

خاندان نجیب زاده «شـِرِمی تی یـِف» (Sheremetev) هم از این دسته بودند که هر روز بیشتر و بیشتر به املاک و ثروت خود افزودند. فرودگاه بین المللی «شرمیتوا» در شمال غرب مسکو، در منطقه‌ای که املاک این خانواده بوده واقع شده.

«نیکلای شـِرِمی تی یـِف» یکی از اعضای این خاندان نجیب‌زاده بود که از «سنت پترزبورگ»، پایتخت آن زمان، به مسکو فرستاده شد تا یک بانک را اداره کند. او که تحصیل‌کرده اروپا بود و شیفته موسیقی، یک مجموعه فرهنگی برای آموزش هنر به رعیا تاسیس کرد.

یکی از شاگردان این مجموعه فرهنگی، دختر یک آهنگر بود به نام «پراسکوویا» (Praskovia). این دختر آن چنان با استعداد بود که تا سن ۱۷ سالگی به زبان فرانسه و ایتالیایی تسلط پیدا کرد، هارپ می‌نواخت و در اپرا و بازیگری تئاتر بسیار توانمند بود، به طوری که به او نام هنری «ژِمچوگُوا» (Zhemchugova) (به معنی مروارید) دادند.
در یکی از نمایش‌های تئاتر، «کاترین کبیر» به قدری مجذوب اجرای او شد که بعد از نمایش با این بازیگر جوان دیدار کرد و به او یک انگشتر الماس هدیه داد.

در همین سال‌ها بود که داستان رابطه عاشقانه او با «نیکلای شـِرِمی تی یـِف» بر سر زبان‌ها افتاد. درز کردن این خبر می‌توانست برای نیکلای گران تمام شود. رعیت هر‌چقدر هم که هنرمند و معروف، در یک خانواده نجیب زاده، حتی در حد یک معشوقه هم جایگاهی نداشت. حتی کلیسای ارتودوکس هم از این بی عدالتی حمایت می‌کرد.

با این وجود رابطه نیکلای و «مروارید» ادامه پیدا کرد. نیکلای جوان به یکی دیگر از املاک «شـِرِمی تی یـِف» در شرق مسکو، در منطقه‌ای به نام «کوسکووا» (Kuskovo) نقل مکان کرد و طور مخفیانه با معشوقه هنرمند و بازیگرش به زندگی ادامه داد.

چند سال بعد، نیکلای به یک سمت دولتی در دربار منصوب شد و با «مروارید» به سنت پترزبورگ رفت و همچنان رابطه عاشقانه‌اش را مخفی نگاه می‌داشت. در همین زمان، «مروارید» به شدت بیمار شد و از فعالیت هنری فاصله گرفت.
نیکلای مجموعه فرهنگی‌اش را تعطیل کرد، کل خانواده «مروارید» را از رعیت بودن رسما آزاد کرد و با صرف هزینه زیاد، شجره‌نامه جعلی از اروپا تهیه کرد تا به دروغ به خانواده‌اش بگوید که «مروارید» از یک خانواده نجیب‌زاده اهل لهستان است.

به این ترتیب این دو عاشق و معشوق در سال ۱۸۰۱ طی مراسمی مخفی در مسکو ازدواج کردند.
چند ماه بعد «مروارید» باردار شد و بلافاصله بعد از زایمان، حالش رو به وخامت گذاشت و پس از چند ماه در سن ۳۵ سالگی درگذشت.

«مروارید» وصیت کرده بود تا مبالغ قابل توجهی صرف فقرا و بچه‌های یتیم و همین‌طور تهیه جهیزیه (به روسی «پریدانایه») برای دختران دم‌بخت شود.
نیکلای به وصیت همسرش عمل کرد و به یاد او، نوانخانه‌ای در مرکز مسکو راه انداخت. در دوران شوروی این مرکز به موسسه تحقیقات پزشکی بدل شد و امروز بزرگ‌ترین و تخصصی‌ترین مرکز سوانح و اورژانس مسکو (Sklifosovsky Institute) است.
گفتنی است که رایزنی فرهنگی ایران در نزدیکی این مرکز واقع شده‌است.

و اما حاصل این عشق ممنوعه و پنهان.
خبر پسر دار شدن نیکلای، خانواده «شـِرِمی تی یـِف» را برآشفته کرد. اقوام نیکلای به ملک و املاک بی‌وارث چشم داشتند و تولد «دیمیتری» تمام اهداف آن‌ها را نقش بر آب می‌کرد. برای همین، سعی کردند تا پسربچه را از هر طریقی که شده بکشند، اما موفق نشدند.

«دیمیتری شـِرِمی تی یـِف» راه پدر و مادرش را ادامه داد. بسیار نیکوکار بود و از اشرافی‌گری دوری می‌کرد. یک مدرسه موسیقی رایگان راه‌اندازی کرد و سالانه صدها جهیزیه می‌داد و به طور ناشناس به فقرا کمک می‌کرد و مدرسه و کلیسا می‌ساخت.

داستان عشق پنهان نیکلای و «مروارید» موضوع چندین کتاب در روسیه و کشورهای غربی بوده است.

بهروز بهادری فر

سنت پترزبورگ، قلب توریسم روسیه


نسخه آپارات: www.aparat.com/v/edY2y

شاید بتوان «سنت پترزبورگ» را زیباترین و خاطره انگیز ترین شهر روسیه نامید.
«سنت پترزبورگ» که در دوره های زمانی مختلف، «پتروگراد» و «لنینگراد» هم خوانده می شد، حدود ۳۰۰ سال پیش توسط تزار «پتر کبیر» بنیان گذاشته شد و تا حدود ۱۰۰ سال پیش و تا انقلاب کمونیستی شوروی پایتخت روسیه بود.

گوشه به گوشه این شهر پر از خاطره و تاریخ است. در گوشه ای «میخاییل لومونوسوف» پایه های علم آموزی و دانشگاه در روسیه را بنا نهاد، در گوشه ای دیگر نخبگان فرنگ رفته علیه تزار کودتای نافرجام کردند، در گوشه ای «نیکلای گوگول» قدم می زده و طرح داستان می ریخته و در گوشه ای دیگر «آنا آخماتوا» شاعره رنج کشیده روس، شعر خلق می کرده.

رودخانه «نـِوا» و کانال ها و پل های متعددش بسیار دیدنی هستند. همین طور شهر «پترگوف» (Petergof) که به تقلید کاخ ورسای در کنار «سنت پترزبورگ» ساخته شده.
«شب های سفید» و «فستیوال بادبان های سرخ» این شهر در تابستان بسیار دیدنی و خاطره برانگیز است.

مردم «سنت پترزبورگ» خون گرم تر از مردم مسکو هستند و در کوچه و خیابان بیشتر خارجی می بینید و زبان انگلیسی و حتی فارسی می شنوید.

این شهر که خواهرخوانده اصفهان است، پایتخت فرهنگی روسیه محسوب می شود و هر ساله میزبان چندین میلیون توریست خارجی است و از این طریق میلیاردها دلار به اقتصاد روسیه کمک می کند.

چنان‌چه علاقه دارید درباره این شهر بیشتر بدایند، مطالعه مطالب زیر را که طی یک سال گذشته تهیه شده اند، پیشنهاد می کنم.

مراسم بادبان های سرخ
کانال های شهر سنت پترزبورگ
کلیسای جامع «ناجی در خون»، سنت پترزبورگ
«کلیسای جامع کازان»، سنت پترزبورگ
کلیسای جامع «سنت اسحاق» سنت پترزبورگ
مسجد سنت پترزبورگ
مظفرالدین شاه در سنت پترزبورگ
سنت پترزبورگ، سال ۱۳۱۰ خورشیدی
جشن پایان دبیرستان در روسیه
ویدئو: سنت پترزبورگ، تایم لپس
عکس روز: «سنت پترزبورگ» و رودخانه «نِوا» در زمستان
عکس روز: زمستان های سنت پترزبورگ
عکس روز: کلیسای عروج مریم مقدس، سنت پترزبورگ
ویدئو روز: مردم روسیه
محله ایزماییلوا مسکو
زبان اشاره در روسیه: الکل

دیدنی های نزدیک سنت پترزبورگ
کیژی پاگوست
جزایر «سالاوکی»

عکس روز: کیژی پاگوست

«کیژی پاگوست» (Kizhi Pogost) مجموعه ای است در «جمهوری کارلِیا»، کمی بالاتر از سنت پترزبورگ و در نزدیکی مرز فنلاند، شامل دو کلیسا و یک برج ناقوس که که تماما از چوب و بدون استفاده از حتی یک میخ ساخته شده.

توضیحات و عکس های بیشتر اینجا: www.iloverussia.ir/kizhi_pogost

عکس روز: کرملین جدید در زمستان

«کرملین ایزماییلوا» یا «کرملین جدید» یک موزه فضای باز تازه تاسیس است که به سبک و سیاق معماری بیزانسی در محله «ایزماییلوا» (Izmailovo) در شمال شرق مسکو واقع شده است.
این محله حدود ۶۰۰ سال پیش دهکده کوچکی بود خارج از شهر که به دلیل نزدیکی به جنگل و عبور رودخانه مسکو از آن، به مرور زمان مورد توجه دربار روسیه قرار گرفت و «پتر کبیر»، یکی از قدرتمندترین تزارها که درهای روسیه را به سمت اروپا گشود و شهر سنت پترزبورگ را بنا نهاد، کودکی خود را در «ایزماییلوا» گذراند.
در این منطقه تعداد زیادی اروپایی زندگی می کردند و دوستی و رفت و آمد «پتر کبیر» در دوران کودکی با آن ها، یکی از دلایل علاقه او به فرهنگ اروپایی عنوان می شود.

مطالب مرتبط:
محله ایزماییلوا مسکو

ایزبا

ایزبا، خانه، کلبه روسی

«ایزبا» (Izba) خانه چوبی است که از زمان های بسیار قدیم در روسیه محل سکونت کشاورزان و رعیت ها بوده. هنوز هم در خیلی از روستاها، «داچا» ها و کنار جاده ها «ایزبا» های قدیمی می بینید که با رنگ های روشن و متنوع در کنار هم قرار گرفته اند.

«ایزبا» های اولیه «سیاه» بودند، به این معنا که دودکش نداشتند تا گرما داخل خانه حفظ شود و به هدر نرود. خیلی از آن ها حتی پنجره هم نداشتند و اعضای خانواده کنار آتش و همراه دام و حیوانات، یکجا زندگی می کردند. اکثرشان هم زیر زمین داشتند که به عنوان انبار استفاده می شده.

ایزبا، خانه، کلبه روسی

اکثر رعیت ها تا اواخر قرن ۱۹ میلادی روی زمین می خوابیدند و تختخواب کالایی لوکس و تجملاتی به حساب می آمده. خیلی از روس ها برای نگهداری لباس و وسایل دیگر، صندوق های بزرگی داشتند که به آن «سوندوک» (Sunduk) می گویند و هنوز هم در بعضی از خانه های قدیمی پیدا می شود. بعضی ها روی «سوندوک» می خوابیدند.

بعدها «ایزبا» ها پنجره دار شدند، اما به جای شیشه، اکثرا از پوست شکم دام و حیوانات یا سنگ و کانی های شفاف و نازک استفاده می کردند. به همین دلیل است که هنوز هم اکثر پنجره های «ایزبا» چند تکه هستند، چون پوست و سنگ کوچک است و نمی تواند سطح بزرگی را پوشش دهد.

ایزبا، خانه، کلبه روسی

از حدود ۳۰۰ سال پیش به این ور، «ایزبا» های «سفید» رونق گرفتند، یعنی دودکش دار شدند. تعداد پنجره ها هم بیشتر و تجملاتی تر شد. پنجره های «ایزبا» های قدیمی واقعا دیدنی است. سیستم گرمایش هم به «پِچ» (Pech) یا همان بخاری (اجاق) تغییر پیدا کرد که کارآمدتر، تمیزتر و کم خطرتر است.
مشهور است که تزار «پتر کبیر» ساخت و استفاده از «ایزبای سیاه» در سنت پترزبورگ را ممنوع کرده بود.

ایزبا، خانه، کلبه روسی
گوشه سرخ

جالب است که در خانه ها روسی، تعدادی شمایل حضرت مسیح و قدیسان ارتودوکس در بخشی از منزل قرار می دادند و با پارچه تزیین می کردند که به آن «گوشه سرخ» (Krasny Ugol) گفته می شود. البته در زبان روسی قدیم سرخ به معنای زیبا بوده. مثل «میدان سرخ» که در اصل یعنی «میدان زیبا».
همان طور که در ایران، مهمان و بزرگ خانواده «بالا» ی منزل می نشیند، در روسیه هم جایگاه مهمان «گوشه سرخ» بوده.
ضمنا مهمان ها به محض ورود به منزل، مقابل «گوشه سرخ» می ایستادند و صلیب می کشیدند. رسمی که تا به امروز هم در بعضی از خانواده های سنتی و مذهبی روس دیده می شود.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
داچا

عکس های بیشتر در ادامه

ادامه‌ی خواندن

ویدئو: یک روز برفی در مسکو


چند روز پیش برای کاری به شهر کوچیکی در اطراف مسکو رفته بودم. بدون آمادگی قبلی در طول مسیر با موبایل فیلم گرفتم که نتیجه اش رو به صورت یک کلیپ کوتاه می بینین.

موزیک: Падал Снег – Виктор Рыбин & Наталья Сенчукова
نسخه آپارات: www.aparat.com/v/4P6DL

مطالب مرتبط:
رانندگی در جاده کمربندی مسکو با آهنگ «گل سنگم» هایده