بایگانی دسته: عکس

کولی های روسیه


«زنبورعسل کرک‌دار»، آهنگ بسیار معروف کولی های روسیه، با صدای بازیگر و کارگردان روس Nikita Mikhalkov در فیلم «رمانس بی رحم» (A Cruel Romance) محصول سال ۱۹۸۴ است که روی صحنه هایی از فیلم «ملکه کولی ها» ساخت شوروی، مونتاژ شده است.
دانلود فایل صوتی: https://goo.gl/w5SSje

به روایت شاهنامه، بهرام گور، پادشاه ساسانی که می خواست فقرا هم از موسیقی بهره ببرند، ده هزار کولی از هندوستان به ایران می آورد و به آن ها گاو و الاغ و آذوغه می دهد تا گذران زندگی کنند و برای مردم به رایگان موسیقی بنوازند. یک سال می گذرد و کولی ها هدیه شاه را حیف و میل می کنند و فقیر می شوند. بهرام گور هم عصبانی شده و آن ها را اخراج می کند تا آواره کوه و بیابان شوند.
این روایت واقعیت داشته باشد یا نه، کولی ها اقوامی به نام «روما» (Roma) هستند که از شمال هند وارد ایران، و بعد از طریق ترکیه به اروپای شرقی و از آن جا به روسیه، اروپای غربی، آفریقا و آمریکای شمالی و جنوبی مهاجرت کردند.

کولی ها هر جا که می رفتند با رقص و آوازخوانی و همین طور فال بینی و پرورش اسب و آهنگری زندگی می گذراندند. جمعیت کولی های پراکنده در سرتاسر دنیا تا ۱۲ میلیون نفر (یعنی کمی کمتر از جمعیت یهودیان دنیا) تخمین زده می شود.

کولی های روسیه قرن نوزدهم میلادیورود کولی ها به روسیه به اواخر قرن ۱۸ میلادی یعنی حدود ۲۵۰ سال پیش بر می گردد، زمانی که یک اشراف زاده، از یک گروه موسیقی کولی در اروپای شرقی دعوت کرد تا در مراسمی در روسیه برنامه اجرا کنند.
بعد از آن، موسیقی و اجرای کولی ها در مراسم خانواده های اشرافی مرسوم شد و کولی های بیشتری از لهستان به روسیه، به خصوص مسکو و سنت پترزبورگ، مهاجرت کردند.
کولی های روسیه، در ابتدا مانند رعیت ها، در قبال اجرای موسیقی و گرم کردن مراسم، جایی برای اقامت و خوراک دریافت می کردند، اما بعد از لغو رعیت داری در سال ۱۸۶۱ میلادی در روسیه، از طریق موسیقی و رقص و اجرای نمایش برای خود به شهرت و ثروت رسیدند.
تعدادی از اشراف زادگان جوان، دختران کولی به همسری برگزیدند. این در حالی است که ازدواج اشراف زادگان با مثلا رعیت ها کاملا دور از ذهن بود. و این نشان از جایگاه و شان کولی های آن زمان دارد.

کولی روسی، اثر Kirill Gorbunovاز آن جایی که کولی ها در شادی مردم (طبقه مرفه جامعه) حضور داشتند، در تعداد زیادی از آثار ادبی روسیه مانند آثار تولستوی، داستایفسکی و… به آن ها اشاره شده است. در خیلی از فیلم های زمان شوروی هم که بر مبنای این کتاب ها ساخته شدند، زندگی کولی ها به تصویر کشیده شده است.

کولی های روسیه از باسواد ترین کولی های جهان هستند. در جنگ با ناپلئون، به دولت روسیه تزاری کمک مالی کردند و در جریان جنگ جهانی دوم علاوه بر کمک مالی و شرکت در جنگ، با اجرای موسیقی و رقص و نمایش در جبهه های جنگ، به سربازان روحیه می دادند.

در جریان پاک سازی قومی توسط آلمان نازی، علاوه بر یهودیان، کولی ها هم قربانی شدند.
طی «پوراجموس» (Porajmos) یا هولوکاست کولی ها، حداقل ۲۲۰ هزار (و به روایتی تا یک و نیم میلیون نفر) کولی توسط نازی ها قتل عام شدند که در مقایسه با کل جمعیت کولی های مقیم اروپا، یکی از بزرگ ترین نسل کشی های دوران معاصر بوده که کمتر درباره آن سر و صدا شده است.
کولی های که توسط آلمان نازی زندانی شده بودند، مجبور بودند علامت مثلث قهوه ای رنگ (نوک به پایین) به بازو ببندند تا از دیگر زندانیان قابل تشخیص باشند.

در همان سال هایی که در آلمان کولی ها را تصفیه قومی می کردند، در شوروی تئاتر تخصصی کولی ها به نام «تئاتر رومِن» (Romen Theatre) راه اندازی شد که تا به امروز محلی برای معرفی هنر کولی های روسیه بوده است.

بعد از جنگ جهانی دوم، موسیقی کولی ها دوباره رونق پیدا می کند، اما در زمان استالین که قانون اسکان اجباری به اجرا در میاید، بعضی از کولی ها ملک و املاک خود را در شوروی رها کرده و به زندگی در سفر ادامه می دهند.

کولی ها تاثیر زیادی روی موسیقی روسیه، و به خصوص آهنگ های عاشقانه ژانر «رومانس» و آن چه در دنیا به «رومانس روسی» (Russian Romance) مشهور است داشته اند. تا جایی که می توان «رومانس روسی» را موسیقی کولی ها نامید.


رومانس کولی های روسیه به نام «راه طولانی» که بعدها ملودی آن در آهنگ انگلیسی Those Were the Days (یاد آن روزها به‌خیر) به کار گرفته شد.
دانلود فایل صوتی: https://goo.gl/qVQve9

بعضی از همین رومانس ها، از پر اجرا ترین آهنگ های مهمانی ها و مراسم مختلف در روسیه مانند عروسی و تولد و… هستند و هنوز هم که هنوز است، هستند کسانی که از گروه های رقص و آواز کولی برای اجرا در این مراسم دعوت می کنند.

کولی های روسیه

اولین برخورد خود من با کولی های روسیه، در یک مهمانی عروسی بود. انرژی شان به قدری بود که کل سالن، از جمله من که از رقص در مراسم فراری هستم را هم به رقص آوردند.
مردان گیتار و ویولون می نوازند و می رقصند. خانم ها لباس های رنگی و دامن های چند لایه و چین‌دار می پوشند و پابرهنه هستند. مردها هم جلیقه یا پیراهن بلند و شلوار سیاه به تن کرده و چکمه بلند می پوشند.
خانم ها موقع رقص، سینه و شانه شان را به شدت تکان می دهند و پا و دامن بالا می اندازند. یا نشسته به پشت خم می شوند تا مویشان بریزد، بعد شانه را تکان می دهند. دستشان را هم مثل ایرانی‌ها و هندی‌ها تکان می‌دهند. مردها هم به دست به سینه و چکمه می زنند تا صدا بدهد.


آهنگ معروف «آه، آن چشمان سیاهش!» (سال ۱۹۴۷)
Pyotr Leshchenko – Chernye Glaza
دانلود فایل صوتی: https://goo.gl/NCx03f

کولی های روسیه
گروه رقص و موسیقی کولی «Devlale»

کولی های روسیه
گروه رقص و موسیقی کولی «Devlale»

ادامه‌ی خواندن

عکس روز: حاشیه رودخانه چوساوایا

طبیعت روسیه، روس، اورل

کلیسای «سنت جورج» در حاشیه رودخانه «چوساوایا»، کوه های «اورال» مرکزی، روسیه
عکاس: Vadim Balakin

نسخه فیس بوک: https://goo.gl/qZAT0E

مطالب مرتبط:
رودخانه «چوساوایا»
اینفوگرافیک: سیبری

آلبوم عکس: مردم روسیه – ۱۴

humans of moscow, مردم روسیه، روس، مرد، زن، دختر، شوروی، چهره، صورت
این کارگرهای آذربایجانی نشسته بودن کنار جدول خستگی در کنن و یه دختری رو که اون کنار وایساده بود دید بزنن. 🙂
اومدم اجازه بگیرم با ایما و اشاره (مثلا یعنی توریستم) گفتن بابا برو از اون دختره عکس بگیر، ما چی داریم آخه؟ 🙂
اون سمت چپیه هم به رفیقش گفت حالا این عکس ما رو کسی ببینه، نمی گه نون بازومونو می خوریم، فکر می کنه علاف و عرق خوریم.
خیلی دوست داشتم باهاشون آشنا بشم، ولی چون از اول فیلم بازی کردم که توریستم، دیگه نشد روسی حرف بزنم.

humans of moscow, مردم روسیه، روس، مرد، زن، دختر، شوروی، چهره، صورت
اینم اون خانمی که داشتن دید می زدن. 🙂

humans of moscow, مردم روسیه، روس، مرد، زن، دختر، شوروی، چهره، صورت
کیفیت عکس خوب نیست. ولی از تو ماشین و یک دستی دیگه از این بهتر نشد.

humans of moscow, مردم روسیه، روس، مرد، زن، دختر، شوروی، چهره، صورت
زیارت قبور

ادامه‌ی خواندن

آلبوم عکس: سیبری مرکزی (کراسنایارسک) قرن بیستم

کراسنویارسک، روسیه، شوروی، آلومینیوم، نیکل، سیبری، عکس تاریخی

این عکس های تاریخی، «سرزمین کراسنایارْسْک» قرن بیستم را نشان می دهند.
«سرزمین کراسنایارْسْک» در مرکز سیبری واقع شده و مرکز آن «کراسنایارْسْک» است که با حدود یک میلیون جمعیت، سومین شهر پرجمعیت سیبری است (بعد از نُوُسیبیرسْک و اُمْسْک).

نقشه، اینفوگرافیک، روسیه، سیبری، روسیه اروپایی، روسیه آسیایی، مسکو

شهرت «سرزمین کراسنایارْسْک» به چند چیز است:

  • «گولاگ» های معروف و زیاد که به توسعه شهر کمک کردند. «گولاگ»، اردوگاه های کار اجباری زندانیان و تبعیدیان بود و هنوز هم که هنوز است، حتی اسمش خوف و هراس به جان مردم می اندازد.
  • منتقل شدن تعداد زیادی از کارخانه های سنگین شوروی در زمان جنگ جهانی دوم از مناطق مرزی غرب روسیه به مرکز سیبری، برای در امان ماندن از دست آلمان ها. که این خود به پیشرفت اقتصادی این منطقه کمک کرد.
  • گذر کردن «راه آهن سراسری سیبری» از این شهر
  • طبیعت بسیار زیبا و دست نخورده
  • وجود بزرگ ترین کارخانه تولید آلومینیوم جهان (Rusal) در این منطقه
  • وجود بزرگ ترین کارخانه تولید نیکل و پالادیوم جهان (Norlisk) در این منطقه
  • این دو کارخانه باعث به وجود آمدن ثروتمندترین مردان روسیه شده اند؛ ولادیمیر پوتانین (Vladimir Potanin) و میخاییل پروخوروف (Mikhail Prokhorov) که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ نامزد شد، ولی رای خیلی کمی آورد.
  • وجود یکی از بزرگ ترین معادن طلای روسیه در این منطقه، متعلق به کارخانه «پولیوس» (Polyus) بزرگ ترین کارخانه تولید طلا در روسیه و از بزرگ ترین ها در جهان.
  • و در نهایت این که، در سیبری سه رودخانه عمده وجود دارد که هر سه از جنوب به شمال در جریانند:
    — اُب (Ob) در سیبری غربی که نامش احتمالا از کلمه فارسی آب آمده.
    — یِنی‌سِی (Yenisei) در سیبری مرکزی. همین رودخانه باعث آبادانی «سرزمین کراسنایارْسْک» شده است.
    — لِنا (Lena) در سیبری شرقی که طولانی ترین رودخانه روسیه است.

  • بهروز بهادری فر
    نسخه فیس بوک: https://goo.gl/MQLIqf

    مطالب مرتبط:
    اینفوگرافیک: سیبری
    ولادیمیر پوتانین
    راه آهن سراسری سیبری

    کراسنویارسک، روسیه، شوروی، آلومینیوم، نیکل، سیبری، عکس تاریخی

    کراسنویارسک، روسیه، شوروی، آلومینیوم، نیکل، سیبری، عکس تاریخی

    ادامه‌ی خواندن

    سه نوستالژی یک شوروی ندیده

    به عنوان یک خارجی که در روسیه امروزی زندگی می کنم، خاطره ای از دوران شوروی ندارم. اما سه چیز در روسیه برایم نوستالژیک شده!

    ۱) فرش روی دیوار
    در روسیه و بعضی از کشورهای اروپای شرقی، به دیوار فرش آویزان می کنند.
    امروزه از مد افتاده و یک جورایی کلاس ندارد، اما در بعضی از خانه های قدیمی دیده می شود، به خصوص کنار تخت یا کاناپه پیرزن ها.
    جوان تر ها بیشتر طرف دار دکوراسیون اروپایی هستند و اگر این طور خانه ای را به ارث ببرند (که زیاد اتفاق می افتد) سعی می کنند به کلی دکوراسیون را تغییر بدهند. به همین دلیل تعمیرات داخلی، تجارت پر رونقی است.
    حالا چرا اصلا فرش به دیوار می زدند؟
    زمان شوروی در حجم شگفت انگیزی ساخت و ساز انجام شد و جمعیت قابل توجهی از مردم شهر نشین شدند. خانه ها و مجتمع هایی که در ۳۰ سال حکومت «استالین» ساخته شدند، عمری و مقاوم بودند و هنوز هم که هنوز است محکم و پرابهت سر پا هستند.
    اما در ۱۱ سال حکومت «خُروشُف» که بعد از استالین رهبر شوروی شد، خیلی از خانه ها بی‌کیفیت و سری سازی بودند. فکرشان این بود که فعلا اسکان مردم انجام بشود، کمونیسم که شکوفا شد، اساسی ساخت و ساز می کنیم. به این خانه های بی کیفیت «خُروشُفکا» می گویند.
    دیوار خیلی از این خانه ها انقدر نازک و بی کیفیت بود که در دهه شصت میلادی، آویزان کردن فرش به دیوار به عنوان عایق گرمایی و صوتی مرسوم شد.
    ضمن این که روس ها از طریق قفقاز و آسیای میانه با فرهنگ شرقی و فرش آشنا بودند و در دوران شوروی، فرش های ارزان قیمت ازبک، تاجیک، ترکمن و قزاق در دسترس بود.
    با این وجود، روس ها علاقه ای به تابلو فرش ندارند.

    ۲) راه پله و دیوارهای سبز و آبی رنگ
    به طور کلی در شوروی کمونیست، تنوع کم بوده و اکثر جنبه های زندگی مردم یکدست و یک جور بوده. از جمله رنگ فضای های مشاع ساختمان های مسکونی و اداری، مانند ورودی، دیوار راه پله و…
    نمی دانم چرا بیشتر از هر رنگ دیگری، از رنگ سبز مغز پسته ای و آبی روشن برای رنگ کردن این فضاها استفاده می شده. قرنیز ها را هم قهوه ای رنگ می کردند. رسمی که هنوز هم کم و بیش در خانه های قدیمی ساز رعایت می شود.
    یک دوستی می گفت، پیگمنت این رنگ ها در حجم زیادی برای مصارف نظامی (استتار) تولید می شده است و به همین دلیل این رنگ ها ارزان در می آمده اند.

    ۳) تنه سفید شده درختان
    آهک زدن پایین تنه درختان مختص روسیه نیست، اما برای من یادآور شوروی است.
    اوایل بهار، زمانی که آخرین برف تازه آب شده و زمین هنوز سرد است، یک متر پایین تنه درختان را با ترکیبی از آهک، رنگ می کنند تا حشرات موذی خود را از پایین به شاخ و برگ ها نرسانند.
    آخرای پاییز و قبل از اولین برف زمستانی هم دوباره این کار را تکرار می کنند. گفته می شود به این دلیل که انعکاس آفتاب روی برف، باعث ایجاد گرما در تنه درختان می شود و ساعت بیولوژیک درختان را به هم می زند. یعنی درخت فکر کند بهار شده و ممکن است باعث سرمازدگی شود.
    برای همین دوباره پایین تنه درخت را سفید می کنند تا نور را جذب نکند و گرم نشود.

    بهروز بهادری فر

    نسخه فیس بوک: https://goo.gl/KmZ5yz

    مطالب مرتبط:
    نوستالژی روسی!
    آوُسکا، زنبیل روسی

    کالینینگراد، سرزمین کهربا

    کالینینگراد

    «کالینینگراد» (Kaliningrad) غربی ترین بخش روسیه است که جدا از خدا روسیه و در سواحل دریای بالتیک، یعنی در خاک اروپا واقع شده است.
    این منطقه بخشی از دولت «پروس» (آلمان امروزی) بود که بعد از جنگ جهانی دوم به طور کامل به دست شوروی افتاد و در جریان جنگ سرد به عنوان پایگاه نظامی مورد استفاده قرار گرفت و تا به امروز سامانه های دفاعی روسیه را در خود جای داده است.

    نزدیکی به اروپا باعث شده است که این شهر حال و هوایی متفاوت از دیگر شهرهای روسیه داشته باشد. از نوع معماری شهر گرفته تا آب و هوای ساحلی و رفتار مردم این شهر اروپایی است. به عنوان مثال، در این شهر خیلی دوچرخه می بینید.

    بزرگ ترین معدن کهربای دنیا در«کالینینگراد» قرار دارد. صنایع دستی و جواهرات ساخته شده از کهربا (به روسی: یانتار) در کشورهای حاشیه دریای بالتیک و در روسیه خیلی طرفدار دارد.
    «اتاق کهربا» در «کاخ کاترین» از دیدنی ترین جاذبه های شهر «سنت پترزبورگ» است که تماما از کهربا و طلا و آینه ساخته شده و خود داستانی شنیدنی دارد که در آینده درباره آن مطلبی خواهیم داشت.

    اتاق کهربا، روسیه، سن پترزبورگ، سنت پترزبورگ، کاخ کاترین

    اتاق کهربا، روسیه، سن پترزبورگ، سنت پترزبورگ، کاخ کاترین

    «امانوئل کانت» فیلسوف برجسته آلمانی، متولد «کالینینگراد» بوده، ولی بر خلاف شاعران ایرانی که به واسطه محل تولد یا دفنشان، کشورهای دیگر آنان را مصادره می کنند، روسیه ادعایی بر روسی بودن کانت ندارد.

    نام اصلی و آلمانی این شهر «کونیگزبرگ» (Königsberg) به معنی «شاهکوه» بوده که در زمان شوروی به «کالینین گراد» به معنی «شهر کالینین» تغییر پیدا می کند. «میخاییل کالینین» (Mikhail Kalinin) از یاران نزدیک لنین و استالین، رهبران شوروی، و در اصل «آدم» استالین بود.
    در شوروی سه شهر به نام این سه رهبر سیاسی نام گذاری شد:
    «لنینگراد» که امروزه «سنت پترزبورگ» نام دارد.
    «استالینگراد» که امروزه «ولگوگراد» نام دارد.
    «کالینینگراد» که فعلا نامش تغییری نکرده.

    استالین، لنین، کالینین، شوروی

    دولت روسیه اعلام کرده است که برای توسعه اقتصادی «کالینینگراد» و تبدیل آن به «هنگ کنگ روسیه» برنامه های جدی دارد.

    بهروز بهادری فر

    نسخه فیس بوک: https://goo.gl/asjyek

    کالینینگراد

    کالینینگراد

    کالینینگراد

    کالینینگراد

    کالینینگراد

    رودخانه «چوساوایا»

    همان طور که می دانید، روسیه توسط رشته کوه «اورال» به دو قسمت آسیایی و اروپایی تقسیم می شود.
    در شرق «اورال»، سرزمین های وسیع «سیبری» یا بخش آسیایی روسیه قرار دارد و پر است از پستی و بلندی های طبیعی.
    در غرب «اورال»، بخش اروپایی روسیه واقع شده که نسبتا مسطح و کم ارتفاع است و شامل مسکو و سنت پترزبورگ و اکثر شهرهای توریستی و تاریخی روسیه می شود.
    رشته کوه «اورال» با ۲۵۰۰ کیلومتر طول، از جنوب به شمال روسیه کشیده شده و به پنج قسمت اصلی تقسیم می شود: جنوبی، مرکزی، شمالی، شمالی-قطبی و در نهایت بخش قطبی.

    سیبری، روسیه، روسیه اروپایی، روسیه آسیایی، اوراسیا

    بلند ترین قسمت این رشته کوه در بخش شمالی-قطبی قرارداد و قله «نارودنایا» (Narodnaya) به معنی «قله مَردُم» بلندترین نقطه «اورال» است.
    این قله با با حدود ۱۹۰۰ متر ارتفاع، بلندترین نقطه بخش اروپایی روسیه هم هست. البته به جز قفقاز که در جنوب بخش غربی روسیه قرار دارد و کوه «البروس» بلندترین کوه روسیه و کل اروپا، با ارتفاع ۵۶۴۲ متر (حدود ۳۰ متر کمتر از دماوند خودمان) را در خود جای داده است.

    کم ارتفاع ترین قسمت «اورال» بخش مرکزی آن است. در این قسمت است که رودخانه «چوساوایا» (Chusovaya) از بخش شرقی کوه «اورال» سرچشمه می گیرد، از کوه گذر می کند و وارد بخش غربی می شود و در نهایت به رودخانه «ولگا» (۳۷۰۰ کیلومتر طول) می ریزد.

    رودخانه «چوساوایا» از بهترین و زیباترین رودخانه های روسیه برای «رودخانه گردی» (Rafting) است و در حاشیه این رودخانه قطعه های سنگی بزرگ و زیادی قرار دارد که جزو میراث این رودخانه محسوب می شوند.

    روی این رودخانه با طول حدود ۶۰۰ کیلومتر طول (کارون ما ۹۵۰ کیلومتر طول دارد) چندین مخزن سد ساخته اند که بخش اعظم آب مصرفی چند شهر در سیبری را تامین می کند.

    در زمان تزار «ایوان مخوف» (تقریبا همزمان با شاه عباس صفوی) بود که قزاق مشهوری به نام «یرماک» (Yermak) و نیروهایش، بر خلاف جهت رودخانه «چوساوایا» به سمت شرق حرکت کردند، بعد قایق هایشان را در قسمتی از مسیر از خشکی به رودخانه دیگری انتقال دادند و در نهایت سوار بر جهت موافق آن رودخانه، وارد سیبری شدند و بعد از شکست شمالی ترین سرزمین مسلمان نشین (مغول) آن زمان، موفق به «فتح سیبری» شدند.
    فتح خونین «سیبری» ثروت هنگفتی را نصیب روسیه کرد که پوست خز و منابع عظیم معدنی و زیر زمینی، از جمله آن هستند.

    بهروز بهادری فر

    نسخه فیس بوک: https://goo.gl/vmwqpZ

    مطالب مرتبط:
    ستون های لِنا

    chusavaya_river_02

    chusavaya_river_03
    کلیسای «سنت جورج» در حاشیه رودخانه «چوساوایا»

    chusavaya_river_04

    chusavaya_river_05

    ادامه‌ی خواندن

    مینای روسی

    مینا روسی، مینای روسی، مینا خانه بندی، هنر روسیه

    یکی از صنایع دستی مشهور و قیمتی روسیه، مینای خانه بندی یا آن طور که در دنیا شناخته می شود، «مینای روسی» است که معمولا روی طلا یا نقره اجرا می شود.
    «مینای روسی»، در کنار دیگر جواهرات و صنایع دستی لوکس، در دربار خاندان سلطنتی «رومانوف» (تزارهای روسیه) رونق بسیاری داشته.
    بعد از انقلاب شوروی (۱۹۱۷)، «عتیقه جات سلطنتی رومانوف»، درست مانند عتیقه جات عصر قاجار، توسط بستگان و نوادگان ایشان در دنیا پخش شده و بین حراجی ها و مجموعه دارها دست به دست می شوند.

    نام «مینای روسی» با شهر «روستوف ولیکی» گره خورده و از صنایع دستی این شهر است.
    «روستوف ولیکی» (Rostov Veliky) یکی از قدیمی‌ترین شهرهای روسیه است که در ۲۰۰ کیلومتری شمال شرق مسکو واقع شده، و پر است از بناها و کلیسای های قدیمی و دیدنی.

    مینا روسی، مینای روسی، مینا خانه بندی، هنر روسیه

    مینا روسی، مینای روسی، مینا خانه بندی، هنر روسیه

    مینا روسی، مینای روسی، مینا خانه بندی، هنر روسیه

    مینا روسی، مینای روسی، مینا خانه بندی، هنر روسیه

    ادامه‌ی خواندن

    آلبوم عکس: مردان روس تارک دنیا

    تارک دنیا، روس، روسیه، اوکراین، دانیلا تکانچنکو

    مجموعه عکس «فرار» (Escape) اثر «دانیلا تکاچنکو» (Danila Tkachenko)، عکاس روس ۲۵ ساله، زندگی مردانی را نشان می دهد که در روسیه و اوکراین ترک دنیا پیشه کرده اند و به دور از جامعه، در خلوت خود به زندگی ادامه می دهند.
    عکاس این مجموعه توضیح می دهد که بعضی از این مردان روزه سکوت دارند و فقط با قلم و کاغذ افکارشان را منتقل می کنند. بعضی ها توتم می تراشند و دین جدید خلق می کنند. بعضی ها زمین را می کنند تا حوضچه آب درست کنند.
    مجموعه عکس «فرار» در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه World Press Photo شد و به شکلی کتابی در آلمان به چاپ رسیده است.

    نسخه فیس بوک: https://goo.gl/4MWUrq

    مطالب مرتبط:
    رهبانیت در روسیه

    تارک دنیا، روس، روسیه، اوکراین، دانیلا تکانچنکو

    تارک دنیا، روس، روسیه، اوکراین، دانیلا تکانچنکو

    تارک دنیا، روس، روسیه، اوکراین، دانیلا تکانچنکو

    تارک دنیا، روس، روسیه، اوکراین، دانیلا تکانچنکو

    تارک دنیا، روس، روسیه، اوکراین، دانیلا تکانچنکو

    ادامه‌ی خواندن